با عرض سلام و درود خدمت شما
بنده با دعوت یک دوست که پنج سال پیش در زندان با هم هم خرج و آشنا شده بودیم به مهمانی خانه ایشان رفتم وقتی به آنجا رسیدم دیدم با خانم بارداری که دارد در وضعیت بد و بی پولی ب...

با عرض سلام و درود خدمت شما بنده با دعوت یک دوست که پنج سال پیش در زندان با هم هم خرج و آشنا شده بودیم به مهمانی خانه ایشان رفتم وقتی به آنجا رسیدم دیدم با خانم بارداری که دارد در وضعیت بد و بی پولی بسر میبرد منم از سر ناراحتی کارت بانکی که مبلغی پول موجودی داشتش رو به ایشان دادم تا خرید کند و ... خلاصه آخر شب دوستش هم به آنجا آمد و من غافل از اینکه ان دوست مامور شده تا برای خوراندن قرص خواب آور به من شده است تا چندین قرص کلونازپام بیاورد(این موضوع را آن دوست یکی دو روز بعد در غیاب دوست خودم بازگو کرد و تقاضای بخشش نمود) که دوستم در دوغ حل کرده و به من میخوراند..!! صبح ساعت حدود ۱۰ از خواب که بیدار شدم و متوجه نبودن وسایلی که با خودم آورده بودم اعم از عینک, جا کارت بانکی, هندزفری گوشی و یکس دو وسیله دیگر و خالی شدن کارت بانکی که غروب خودم با رمز دادم تا وسایل خوراکی که خریده بود را باهاش خریده بود, حسابی جا و یکه خورم و پرسیدم چه خبر شده وسایلم کو چرا و... ...

4 سال پیش
0 پاسخ 0 نظر 135 بازدید
نوشتن نظر ثبت سوال
سوالات مشابه
loading...