سلام میخاستم در مورد انحصار وراثت سوالی کنم ازتون: پدر بزرگ بنده سال ۸۰ فوت شدند و توی سال ۷۸ به علت این که کاملا زمین گیر شده بودند به عمو بنده وکالت داده بودند که بتونن از حسابش پول برداشت کنن که چون سواد خوندن و نوشتن نداشتن و اعتماد داشتن به عمو و عمه بنده بدون اطلاع پدر بنده وکالت تام گرفته بودند که بعد از فوتشون وکالت باطل شد. بعد از فوت پدربزرگم ، پدرم به علت احترام به برادر بزرگش ، حرف و حدیث اهالی فامیل و عملیات روانی که عمو بنده انجام داده بودند به ایشون وکالت کل دارایی ها به جز یک خونه که در باقراباد قرچک بود رو داده بودند که به قول خودشون کارای انحصار وراثت رو انجام بدند و دارایی های شهرستان که شامل خونه و باغ ها رو بفروشند و پول حاصل از فروشش را برای مادربزرگ بنده خرج کنند ( البته الان فهمیدیم که اون وکالت نامه یا دستکاری شده و یا از همون اول به صورت تام نه تنها برای اموال پدر بزرگم گرفته نشده بلکه برای اموال خود پدرم هم گرفته شده است.!!!) و به قول معروف اخرای عمرشون رو در اسایش و رفاه نسبی زندگی کنند که باز پول حاصل از فروش به هیچ و پوچ رسید و مبلغ فقط یک میلیون به عنوان ارثیه به پدر بنده دادن و هیچ رفاه و اسایشی هم برای مادر بزرگم فراهم نشد . مادر بزرگ بنده از سال ۸۰ تا سال ۹۷ در یکی از اتاق های همون خونه ایی که در باقراباد ورامین بود زندگی کردند و باقی خونه دست مستاجر بود تا بتونن امرار معاش کنند، در اوخر عمرشون مریض و زمین گیر شده بودند و باز عمو بنده همین خونه مذکور رو به مستاجر ساکن همون خونه با قیمت کمتر از عرف بازار و با این استدلال که پدربزرگم طبق یه دست نوشته به مادربزرگم داده یه برگه دست نویس نوشته و مادربزرگم هم بدون داشتن سواد و توانایی خوندن و نوشتن به عنوان فروشنده به مستاجر فروختن. شایان به ذکر است که سند اصلی خونه که به اسم پدر بزرگم بوده و پاره شده (چهار قسمت شده) دست ماست و این که از موضوع اختلاف بین وراث، مستاجر که خریدار بوده کاملا اطلاع داشته و به نوعی میخاسته از اب گل الود ماهی بگیره و زیر قیمت بازار بخره. حالا یه ابلاغیه اومده از طرف دادگاه عمومی حقوقی در خصوص دعوی خریدار به طرفیت پدرم مبنی بر الزام تنظیم سند رسمی ملک و مطالبه خسارت دادرسی! حالا امکان ادعا مبنی بر کلاه گذاشتن عمو بر سر پدرم و همچنین عدم دادن ارثیه به پدرم را میشه عنوان کرد؟ همچنین چطوری سند خونه رو امضا نکنه؟