سلام
من ی مرد ۴۶هستم ی بار ازدواج کردم دو تا پسر دارم ۲۲ساله و ۸ساله پسر کوچکم تاخیر کلام هم داره مدرسه نرفته از خانومم جدا شدم با زنی که عاشقش شدم ازدواج کردیم ی دختر دارم خیلی محبت میکنم پول میدم هم...

سلام من ی مرد ۴۶هستم ی بار ازدواج کردم دو تا پسر دارم ۲۲ساله و ۸ساله پسر کوچکم تاخیر کلام هم داره مدرسه نرفته از خانومم جدا شدم با زنی که عاشقش شدم ازدواج کردیم ی دختر دارم خیلی محبت میکنم پول میدم همه امکانات در اختیارش میزارم به خانوادش کمک میکنم ولی به من و بچهام بی احترامی میکنه همه جا تنها دوست داره با دخترم برن من مشکلات مالی خوردم ی مدت ولی خودم دوباره تنها خودم و ساختم انقدر مسخره میکنه من و تا مجبور شدم برای پسرام ی خونه اجاره کنم اون هم بدون اجازه من خونه رو عوض کرده چون به نامش کرده بودم رفته جای دیگه ادرس به من نمیده ولی من خرجش و میدم پول کم داشت از طریق برادرش بهش دادم میگه تو ی خونه دیگه بگیر بریم اونجا بعد تو بیا پیش ما ولی پسرات و نباید من ببینم من به خاطر دخترم همه کار میکنم کوتاه میام شکایت نکردم خانوادش هم با اینکه بهشون خدمت میکنم باز کاری نمیکنن من هم نمیخام دخترم بچه طلاق باشه براش طلا خریدم برده قایم کرده هر کاری میکنم درست نمیشه لطفا راهنمایی کنید چیکار کنم

2 سال پیش
0 پاسخ 0 نظر 91 بازدید
نوشتن نظر ثبت سوال
سوالات مشابه
loading...