با سلام بنده کارمند هستم و همسرم مطالبه مهریه کرده و حکم قطعی و اجراییه صادر شده و بنده قبل از اتمام فرصت یکماهه اجراییه ، دادخواست اعسار دادم همزمان با دادخواست مطالبه مهریه قرار تامین خواسته هم گرفته که از ان تاریخ ۱/۴ حقوق و مزایای مستمر بنده کسر و توقیف میشد هنوز رای اعسار بنده نیامده ولی خانم اجراییه مهریه را در اجرای احکام به اجرا گذاشته و علاوه بر توقیف ۱/۴ حقوق و مزایای مستمر بنده، حکم توقیف کل مزایای مستمر بنده از قبیل اضافه کاری و عیدی و پاداش و حق خواروبار و .... را نیز گرفته. دو سوال دارم ۱- آیا در زمانیکه پرونده اعسار بنده در حال رسیدگی است اجرای حکم قطعی مهریه متوقف نمیشود؟ و یا با درخواست بنده مبنی بر توقف حکم به دلیل رسیدگی به دادخواست اعسار نمیتوان حکم را متوقف کرد؟ ۲- آیا قانونگذار اجازه داده است علاوه بر کسر ۱/۴ حقوق و مزایای مستمر کارمند کلیه مزایای غیرمستمر آن را توقیف کنند؟ آیا مابقی مزایا مستثنیات دین برای ادامه زندگی کارمند محسوب نمیشود؟ لطفا راهنمایی بفرمایید ممنون
5 سال پیش
1 پاسخ
9 نظر
4627 بازدید
سوالات مشابه
- همسرم برای فرار از پرداخت مهریه من ماشین خود را بنام خواهرش زد و خواهرش نیز در دادگاه شهادت داد که همسر من از ابتدا دارای ماشینی نبوده. آیا من از خواهر همسرم میتونم شکایت کنم بخاطر شهادت دروغش؟
- آیا پنج کالایی که همسرم برای کمک به تهیه جهیزیه برای من خریده( گاز، یخچال، فرش، لباسشویی، ظرفشویی) در هنگام استرداد جهیزیهام به من نیز تعلق میگیرد یا خیر؟
- آیا امکان پس گرفتن جهیزیه هنگام زندگی مشترک وجود دارد؟
- برای استرداد جهیزیه باید ابتدا در دادگاه خانواده دادخواست استرداد جهیزیه داد؟ و آیا این کار را باید حتما وکیل انجام بدهد یا خود شخص هم میتواند انجام دهد؟
- من قبل از ازدواجم با دختری دوست بودم و با ایشان رابطه جنسی داشتم. پس از قطع رابطه، ایشان باردار شده و بچه را بدون اطلاع من نگه داشته است. بعد از به دنیا آمدن بچه، آن خانم به سراغ من آمده و میگوید تو...
- من طلاق خُلع گرفتم از همسرم و الان قصد رجوع داریم. چه اقداماتی باید انجام دهیم؟
- میخواستم بدونم اگر مهریه عندالمطالبه باشد و مرد بیکار باشد و درخواست اعسار بدهد، تقسیط مهریه به چه صورت است؟ وقتی مرد هیچ منبع درآمدی ندارد و هیچ مالی ندارد چگونه قسط بندی می شود؟
- دیشب متوجه شدم همسر من زن جدید گرفته، در حالیکه ۲۰ سال هست که زیر یک سقف زندگی می کنیم و دوتا بچه داریم. ?? آیا میتونم هم طلاق هم مهریه رو بگیرم؟
- من از همسرم جدا شدم مهریه ام ۳ دنگ خانه است از زمانی که به مشکل خوردیم رفته کلید خونه رو عوض کرده من کارای طلاغم تموم شده الان میتونم برم خونه رو پلمپ کنم که ازشون اجاره خونه بگیرم ؟
- من دادخواست مهریه کردم تا بدین وسیله طلاق بگیرم ولی اون هم دادخواست عدم تمکین زده
«ماده ۳ـ اگر استیفای محکومٌ به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکومٌ علیه به تقاضای محکومٌ له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکومٌ له حبس می شود. چنانچه محکومٌ علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجراییه، ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود، دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود، مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود.»
همانطور که مشاهده میشود، دعوای اعسار فقط جلوی بازداشت محکومًعلیه را گرفته و هیچ ارتباطی به توقف اجرای حکم ندارد، لذا محکومًله (همسر شما) وفق قانون توانسته نسبت به توقیف بخشی از حقوق شما اقدام کند.
بعلاوه، مستثنیات دین دقیقاً در قانون ذکر شده و هرآنچه غیر از این مسثنیات باشد، توسط محکومًله (همسر شما)قابل توقیف است. در این خصوص، به ماده 24 همان قانون توجه بفرمایید:
«اده ۲۴ـ مستثنیات دین صرفاً شامل موارد زیر است:
الف ـ منزل مسکونی که عرفاً در شأن محکومٌ علیه در حالت اعسار او باشد.
ب ـ اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومٌ علیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.
ج ـ آذوقه موجود به قدر احتیاج محکوم ٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره می شود.
د ـ کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شأن آنها
هـ ـ وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
وـ تلفن مورد نیاز مدیون
زـ مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت می شود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستأجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شأن او نباشد.
تبصره ۱ـ چنانچه منزل مسکونی محکومٌ علیه بیش از نیاز و شأن عرفی او در حالت اعسارش بوده و مال دیگری از وی در دسترس نباشد و مشارٌالیه حاضر به فروش منزل مسکونی خود تحت نظارت مرجع اجراکننده رأی نباشد به تقاضای محکومٌ له به وسیله مرجع اجراکننده حکم با رعایت تشریفات قانونی به فروش رفته و مازاد بر قیمت منزل مناسب عرفی، صرف تأدیه دیون محکوم ٌعلیه خواهد شد مگر اینکه استیفای محکوم ٌبه
به طریق سهل تری مانند استیفا از محل منافع بخش مازاد منزل مسکونی محکوم ٌعلیه یا انتقال سهم مشاعی از آن به شخص ثالث یا طلبکار امکان پذیر باشد که در این صورت محکومٌ به از طرق مذکور استیفا خواهد شد.
تبصره ۲ـ چنانچه به حکم قانون مستثنیات دین تبدیل به عوض دیگری شده باشد، مانند اینکه مسکن به دلیل قرار گرفتن در طرح های عمرانی تبدیل به وجه گردد، یا در اثر از بین رفتن، عوضی دریافت شده باشد، وصول محکومٌ به از آن امکان پذیر است مگر اینکه محرز شود مدیون قصد تهیه موضوع نخستین را دارد.» روز خوش و ایام به کام
ولی یک ابهامی وجود دارد و اینکه هیچ جای قانون نگفته که بیشتر از ۱/۳ یا ۱/۴ حقوق و مزایای کارمند را میشود توقیف کرد.
ماده ۹۶ و ۹۷ و ۹۸ قانون اجرای احکام مدنی صراحتا راجب این موضوع صحبت کرده و اصلا در مورد توقیف بیشتر از این مقدار از حقوق کارمند چیزی نگفته
ممنون از راهنمایی شما
نظریه شماره 8002/7 - 13/12/66 اداره حقوقی قوه قضائیه می گوید: « بعد از تقسیط محکوم به به نفع طلبکاری که اولین بار اجرائیه به نفع او صادر شده تا زمانی که اقساط تعیین شده اعم از ثلث یا ربع به اتمام نرسیده و حکم در حقیقت کاملا اجرا نشده نمی توان حقوق سایر طلبکاران را از حقوق کارمند کسر نمود تقسیم حقوق کارمند بین طلبکاران تنها وقتی ممکن است که چند اجرائیه با هم به مرحله اجرا درآمده باشد » در این صورت و با صراحت نظریه مذکور و اینکه توقیف مزایای غیرمستمر و پاداش و ... شامل توقیف یک چهارم نبوده و آرای وحدت رویه مختلفی هم در این خصوص وجود دارد، آیا در اینجا استناد به مستثنیات دین ( با توجه به صراحت ماده 96قانون اجرای احکام مدنی ) صحیح است؟
فعلا که محکوم شدی ـ نگران نباش اگر مقصر نباشی خدا محکمه محکمتری دارد دعا کن
ماده 96 قانون اجرای احکام اظهار می دارد : از حقوق و مزایای کارکنان سازمان ها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت و شرکت های دولتی و شهرداری ها و بانک ها و شرکت ها و بنگاه های خصوصی و نظایر آنها در صورتی که دارای زن و فرزند باشند ربع و الا ثلث توقیف می شود .
تبصره یک ماده 96 : توقیف و کسر یک چهارم حقوق بازنشستگی یا وظیفه افراد موضوع این ماده ها حایز است مشروط بر اینکه این مربوط به شخص بازنشسته یا وظیفه بگیر باشد .
بر طبق ماده 96 فقط حقوق و مزایا کارکنان دولت قابل توقیف می باشد و سایر دریافتی های آنان مثل عائله مندی و اضافه کاری و ماموریت قابل توقیف نیست که نظریه قوی قضاییه مهر تاییدی بر این امر می باشد که ذکر می کند : کسر یک سوم یا یک چهارم از حقوق کارمندان از اصل و مزایای حقوق کارمندان است نه از باقیمانده آن .
همچنین در نظریه ای دیگر اعلام داشته : (( کسر ربع یا ثلث حقوق موضوع ماده 96 قانون اجراء احکام مدنی شامل موارد فوق العاده شغل نیز می شود ولی شامل دریافت های کارمند که مربوط به کار و فعالیت مازاد در تکلیف و وظیفه قانونی است از جمله اضافه کاری ، حق التدریس ، حق التالیف را مثال آن نمی شود.
مطابق نظریه شماره 7/554 اداره حقوقی قوه قضائیه : (( از مجموع دریافتی های مستخدم و آنچه مربوط به کار و فعالیت بیش از حد تکلیف و وظایف قانونی باشد مانند اضافه کار ، حق التدریس ، حق التالیف و غیره و همچنین وجوهی که وزارتخانه یا سازمان مزبوره علاوه بر دریافتی ماهانه مستخدم مانند پاداش و عیدی و کمک خواروبار و غیره به او می پردازند جزء مزایای مستمر یا غیر مستمر نبوده و در نتیجه مشمول ماده 96 نیست اما فوق العاده شغل مثل بدی آب و هوا ، سختی کار مشمول ماده 96 خواهد بود .
نکته : چنانچه علاوه بر بدهی مهریه بدهی دیگری نیز از کارمند وجود داشته باشد به چه صورت از حقوق وی کسر می گردد ؟
بعد از تقسیط محکوم به به نفع طلبکاری که اولین بار اجراییه به نفع او صادر شده تا زمانی که اقساط تعیین شده اعم از ثلث یا ربع به اتمام نرسیده و حکم در حقیقت کاملا اجرا نشده نمی توان حقوق سایر طلبکاران را از حقوق کارمند کسر نمود تقسیم حقوق کارمند بین طلبکاران فقط زمانی ممکن است که چند اجراییه باهم به مرحله اجرا در امده باشد .
مطابق ماده 98 قانون اجرای احکام مدنی : (( توقیف و مزایای استخدامی مانع از این نیست که اگر مالی از محکوم علیه معرفی شود برای استیفای محکوم به توقیف گردد ولی اگر مال معرفی شده برای استیفای محکوم به کافی باشد توقیف حقوق و مزایایی استخدامی محکوم علیه متوقف می شود .
ماده 97 قانون اجرای احکام مدنی : (( در مورد ماده 96 مدیر اجرا مراتب را به سازمان مربوط ابلاغ می نماید و رئیس یا مدیر سازمان مکلف است از حقوق و مزایای محکوم علیه کسر نموده و به قسمت اجرا بفرستد))
نکته بسیار مهم : برای کسر از حقوق و مزایای محکوم علیه کارمند نیاز به تقدیم دادخواست نیست . پس از درخواست محکوم له در اجرای ماده 97 قانون اجرای احکام مدنی مدیر اجرا مراتب را به سازمان مربوط ابلاغ می نماید و رئیس یا مدیر سازمان مکلف است از حقوق و مزایای محکوم علیه کسر نموده و به قسمت اجرا بفرستند .
ماده 8 قانون جدید آیین دادرسی در امور مدنی اظهار می دارد . هیچ مقام رسمی یا سازمان یا اداره دولتی نمی تواند حکم دادگاه را تغییر دهد و یا از اجرای آن جلوگیری به عمل آورد مگر دادگاهی که حکم را صادر نموده و یا مرجع بالاتر آن هم در مواردی که قانون معین کرده باشد و برابر با ماده 576 قانون مجازات اسلامی جلوگیری از اجرای احکام و اوامر مقامات قضایی مستحق انفصال از خدمات دولتی از یک تا 5 سال است .
ماده بسیار مهم دیگری که به امر کسر از حقوق کارمندان اشاره نموده ماده 83 آیین نامه اجرایی است مطابق آن :
از حقوق و مزایای کارکنان ادارات ، سازمان ها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت و شرکت های دولتی و شهرداری ها و بانک ها و شرکت ها و نهادها و بنیادها و بنگاه های خصوصی و نظایر آن در صورتیکه دارای کسان واجب النفقه باشند ربع و الا ثلث توقیف می شود .
زوجه از طریق دادگاه یا اجرائیات ثبت در جهت مطالبه مهریه خود اقدام کرده در صورتی که از طریق دادگاه اقدام کند با قرار تامین خواسته و اگر از طریق اجراییات ثبت اقدام نماید با درخواست توقیف حساب بانکی در جهت توقیف حقوق همسر خود اقدام می نماید
ماده 96 قانون اجرای احکام اظهار می دارد : از حقوق و مزایای کارکنان سازمان ها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت و شرکت های دولتی و شهرداری ها و بانک ها و شرکت ها و بنگاه های خصوصی و نظایر آنها در صورتی که دارای زن و فرزند باشند ربع و الا ثلث توقیف می شود .
تبصره یک ماده 96 : توقیف و کسر یک چهارم حقوق بازنشستگی یا وظیفه افراد موضوع این ماده ها حایز است مشروط بر اینکه این مربوط به شخص بازنشسته یا وظیفه بگیر باشد .
بر طبق ماده 96 فقط حقوق و مزایا کارکنان دولت قابل توقیف می باشد و سایر دریافتی های آنان مثل عائله مندی و اضافه کاری و ماموریت قابل توقیف نیست که نظریه قوی قضاییه مهر تاییدی بر این امر می باشد که ذکر می کند : کسر یک سوم یا یک چهارم از حقوق کارمندان از اصل و مزایای حقوق کارمندان است نه از باقیمانده آن .
همچنین در نظریه ای دیگر اعلام داشته : (( کسر ربع یا ثلث حقوق موضوع ماده 96 قانون اجراء احکام مدنی شامل موارد فوق العاده شغل نیز می شود ولی شامل دریافت های کارمند که مربوط به کار و فعالیت مازاد در تکلیف و وظیفه قانونی است از جمله اضافه کاری ، حق التدریس ، حق التالیف را مثال آن نمی شود.
مطابق نظریه شماره 7/554 اداره حقوقی قوه قضائیه : (( از مجموع دریافتی های مستخدم و آنچه مربوط به کار و فعالیت بیش از حد تکلیف و وظایف قانونی باشد مانند اضافه کار ، حق التدریس ، حق التالیف و غیره و همچنین وجوهی که وزارتخانه یا سازمان مزبوره علاوه بر دریافتی ماهانه مستخدم مانند پاداش و عیدی و کمک خواروبار و غیره به او می پردازند جزء مزایای مستمر یا غیر مستمر نبوده و در نتیجه مشمول ماده 96 نیست اما فوق العاده شغل مثل بدی آب و هوا ، سختی کار مشمول ماده 96 خواهد بود .
نکته : چنانچه علاوه بر بدهی مهریه بدهی دیگری نیز از کارمند وجود داشته باشد به چه صورت از حقوق وی کسر می گردد ؟
بعد از تقسیط محکوم به به نفع طلبکاری که اولین بار اجراییه به نفع او صادر شده تا زمانی که اقساط تعیین شده اعم از ثلث یا ربع به اتمام نرسیده و حکم در حقیقت کاملا اجرا نشده نمی توان حقوق سایر طلبکاران را از حقوق کارمند کسر نمود تقسیم حقوق کارمند بین طلبکاران فقط زمانی ممکن است که چند اجراییه باهم به مرحله اجرا در امده باشد .
مطابق ماده 98 قانون اجرای احکام مدنی : (( توقیف و مزایای استخدامی مانع از این نیست که اگر مالی از محکوم علیه معرفی شود برای استیفای محکوم به توقیف گردد ولی اگر مال معرفی شده برای استیفای محکوم به کافی باشد توقیف حقوق و مزایایی استخدامی محکوم علیه متوقف می شود .
ماده 97 قانون اجرای احکام مدنی : (( در مورد ماده 96 مدیر اجرا مراتب را به سازمان مربوط ابلاغ می نماید و رئیس یا مدیر سازمان مکلف است از حقوق و مزایای محکوم علیه کسر نموده و به قسمت اجرا بفرستد))
نکته بسیار مهم : برای کسر از حقوق و مزایای محکوم علیه کارمند نیاز به تقدیم دادخواست نیست . پس از درخواست محکوم له در اجرای ماده 97 قانون اجرای احکام مدنی مدیر اجرا مراتب را به سازمان مربوط ابلاغ می نماید و رئیس یا مدیر سازمان مکلف است از حقوق و مزایای محکوم علیه کسر نموده و به قسمت اجرا بفرستند .
ماده 8 قانون جدید آیین دادرسی در امور مدنی اظهار می دارد . هیچ مقام رسمی یا سازمان یا اداره دولتی نمی تواند حکم دادگاه را تغییر دهد و یا از اجرای آن جلوگیری به عمل آورد مگر دادگاهی که حکم را صادر نموده و یا مرجع بالاتر آن هم در مواردی که قانون معین کرده باشد و برابر با ماده 576 قانون مجازات اسلامی جلوگیری از اجرای احکام و اوامر مقامات قضایی مستحق انفصال از خدمات دولتی از یک تا 5 سال است .
ماده بسیار مهم دیگری که به امر کسر از حقوق کارمندان اشاره نموده ماده 83 آیین نامه اجرایی است مطابق آن :
از حقوق و مزایای کارکنان ادارات ، سازمان ها و موسسات دولتی یا وابسته به دولت و شرکت های دولتی و شهرداری ها و بانک ها و شرکت ها و نهادها و بنیادها و بنگاه های خصوصی و نظایر آن در صورتیکه دارای کسان واجب النفقه باشند ربع و الا ثلث توقیف می شود .
زوجه از طریق دادگاه یا اجرائیات ثبت در جهت مطالبه مهریه خود اقدام کرده در صورتی که از طریق دادگاه اقدام کند با قرار تامین خواسته و اگر از طریق اجراییات ثبت اقدام نماید با درخواست توقیف حساب بانکی در جهت توقیف حقوق همسر خود اقدام می نماید