الزام به تمکین چیست؟
مرد میتواند در صورت عدم تمکین زن، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی نسبت به ثبت دادخواستِ «الزام به تمکین» اقدام کند. زوج یا وکیل قانونی او میتواند اقامة دعویِ تمکین را در دادگاه خانوادة محل اقامت زوجه ثبت و پیگیری کند.
برای این کار، زوج باید قبل از اینکه دادخواست خودش را تقدیم دادگاه کند، اظهارنامهای مبنی بر «لزوم تمکین» و «بازگشت زوجه به منزل» تنظیم کند و برای زن ارسال نماید.
هر کدام از طرفین دعوا (زوج و زوجه) در صورتی که رأی دادگاه بدوی به ضرر او باشد، این امکان را دارد که در مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ رأی دادگاه، برای اعتراض به آن رأی و تجدیدنظرخواهی اقدام کند. اگر حکم دادگاه به نفع زوج صادر شود و سپس قطعیت پیدا کند، اجرای حکم «الزام به تمکین» باید از دادگاه بدوی درخواست شود. زنی که در دادگاه به «تمکین» محکوم شده را نمیتوان با زور و قوة قاهره به خانه شوهر برگرداند؛ اما اگر زوجه رأی دادگاه را که همان «الزام به تمکین» است، اجرا نکند، «ناشزه» (زنی که از شوهرش تمکین نمیکند) محسوب شده و در این صورت، زوج میتواند از مزایایی که بر آن مترتب است، استفاده کند. (برای مشاهدهی این آثار، قسمت آثاری که عدم تمکین زوجه دارد از این مقاله را مطالعه کنید )
الزام به تمکین در دوران عقد
قانون برای زوجة باکره حقی در نظر گرفته است به نام «حق حبس». حق حبسِ زوجه یعنی وقتی زوج در دوران عقد، دادخواستِ الزام به تمکین زوجه را به دادگاه میدهد، زوجة باکره در مقام دفاع از خود میتواند به دادگاه اعلام کند که از «حق حبس» خود استفاده میکند. در این صورت، زوجه میتواند تا تمام مهریة خود را نگرفته، از زوج تمکین نکند. با وجود این درخواست زوجه (درخواست مهریة تمام) قاضی رسیدگیکننده به دعوی، دادخواستِ «الزام به تمکین» زوج را نمیپذیرد و رد میکند. البته اگر زوجه از زوج «تمکین عام» (وظایف عرفی و قانونیِ همسری در برابر شوهر) کرده باشد، در صورتی که حتی باکره هم باشد، نمیتواند به حق حبس خود استناد کند.
موارد موجهی که زوجه میتواند از شوهرش تمکین نکند:
1ـ در دورة «عادت ماهانه» یا دورة نفاس، زوجه میتواند عدم تمکینِ خاص از زوج داشته باشد؛ یعنی اینکه از رابطه زناشویی با شوهر امتناع بورزد.
2ـ طبق مادة ۱۱۲۷ قانون مدنی، اگر شوهر بعد از عقد به یکی از بیماریهای مقاربتی مبتلا شود، زن این حق را دارد که از تمکین خاص (رابطة زناشویی) امتناع کند و این امتناع، مانعی برای «حق نفقة» او نشود.
3ـ زوجه بتواند ثابت کند که حضورش در منزل شوهر، باعث خوفِ ضرر بدنی، مالی و یا شرافتی برای او (خودش) میشود. در صورت اثبات زوجه، او میتواند طبق مادة ۱۱۱۵ قانون مدنی، مسکن مستقل از شوهرش داشته باشد و در صورت اثبات ضرر، دادگاه حکمِ «بازگشت به منزل شوهر» نمیدهد. همچنین، تا زمانی که زن معذوریت قانونی در بازگشت به منزل شوهرش داشته باشد، نفقة او به عهدة شوهر است.
5ـ در صورتی که زوج نتواند منزل مناسبِ شأن زوجه را تهیه کند.
آثاری که عدم تمکین زوجه دارد:
1ـ طبق قانون، نفقه به زن ناشزه تعلق نمیگیرد.
2ـ مرد در بحث «دادخواستِ ازدواج مجدد» دارای موقعیت بهتری قرار میگیرد.
3ـ اگر درخواست طلاق از جانب مرد باشد، شرط «تنصیف دارایی» (نصف کردن دارایی مرد در هنگام طلاق) که مرد مکلف به اجرای آن است از بین میرود.
4ـ اگر زوجه در دعوی «الزام به تمکین» محکوم شود، درخواست طلاقِ یکطرفه از سوی زوجه بسیار دشوار میشود.
نکته: پرداخت نفقه از زمان جاری شدن «عقد ازدواج دائم» به عهدة شوهر است. اما در صورتی که زن به وظایف زناشویی در برابر شوهرش عمل نکند، نفقه به او تعلق نمیگیرد. با این فرض، این شوهر است که برای عدم پرداخت نفقه به زن، باید بتواند امتناع زن از انجام وظایف زناشوییاش را اثبات کند. در این مسئله، فرقی هم ندارد که خواهان دعوی شوهر باشد یا زن.
رابطة دادخواست تمکین با حق حبس زوجه
تا زمانی که تمام مهریه به زن پرداخت نشده باشد، زن میتواند مطابق مادة ۱۰۸۵ قانون مدنی از تمکین شوهر امتناع کند. بر این اساس، در صورتی که شوهر دادخواست «الزام به تمکین» به دادگاه تقدیم کند و زن هم در مقام دفاع از عدم تمکین خودش به «حق حبس» استناد کند، پذیرش دعوی شوهر از سوی دادگاه، منوط به پرداخت تمام مهریه میشود.
حتی اگر شوهر دادخواست تقسیط مهریه به دادگاه ارائه کند و مهریه نیز تقسیط شود، «حق حبس» زن تا پایان پرداخت تمام مهریه از طرف شوهر به قوت خود باقی است؛ اما در صورتی که مهریه عندالاستطاعه باشد، «حق حبس» زن از بین میرود.
اگر زن از شوهرش «تمکین عام» کرده باشد، مثل: شروع زندگی مشترک با او، این مسئله باعث از بین رفتن «حق حبس» زن میشود، حتی اگر زن «تمکین خاص» نکرده یعنی به انجام رابطهی جنسی با شوهر اقدام نکرده و باکره باشد.